مقدمه: چندی پیش به اتفاق یه گروه از بچه های هلال احمر به سمت جنوب محل عملیات های مختلف دوران دفاع مقدس رفتیم به این بهانه مطالبی در مورد محلهای بازدیدمان از جمله دو کوهه، فتح المبین، شرهانی، فکه ، چزابه، دهلاویه، هویزه، طلائیه، زید،شلمچه ، خرمشهر، ماردو اروند برای شما هم میگذارم امیدوارم با این کار توانسته باشم قدمی هرچند کوچک برای شناخت بیشتر ویادی از دوران دفاع مقدس انجام داده باشم

در نخستین روزهای جنگ دشمن تا پشت رودخانه ی کرخه جلو آمد ودر حاشیه ی آن که مشرف به شهر شوش وجاده ی اندیمشک –اهواز بود مستقر شد . حضور رزمندگان اسلام دراین جبهه با شکل گیری خط دفاعی واجرای عملیات با عنوان امام مهدی (ع) در سال60 مقدمه ی اجرای عملیات فتح المبین را در ساعت30دقیقه ی بامداد دوم فروردین سال 61فراهم آورد این عملیات که فتح الفتوح رزمندگان اسلام بود با استخاره به قران والهام از آیه شریف ی {انا فتحنالک فتحامبینا} فتح المبین نامیده شد.

منطقه ی عملیاتی فتح المبین همان زمین های غرب کرخه بود که بخشی از آن در استان ایلام وبخشی دیگر در استان خوزستان قرار دارد این منطقه از شمال به شهرستان موسیان استان ایلام ارتفاعات بلند وصعب العبورتیشه کن، دالپری ، کمرسرخ، چاه نفت وتپه های سپتون ؛ از جنوب به ارتفاعات میش داغ تپه های رملی وارتفاعات رقابیه از غرب به مرز عراق واز شرق به رودخانه ی کرخه میرسد.بخش شمالی منطقه که در استان ایلام است پرباران بوده وآب وهوایی کوهستانی دارد.ولی بخش جنوبی آن دراستان خوزستان آب هوایی گرم دارد.

زمین منطقه ناهمواراست وتنگه ها وشیارهای آن در زمان جنگ بسیار تأثیر گذار بودند.در غرب کرخه تپه های بلندی وجود دارد که برخی از آن ها بر مناطث اطراف وحتی زمین های شرق روز مسلط است.

هدف از عملیات فتح المبین

هدف ازاین عملیات خارج کردن دزفول ، شوش ، اندیمشک پایگاه چهارم هوایی، راه آهن وجاده ی اندیمشک-اهواز ازبرد آتش موثر توپخانه عراق؛ آزادسازی ده ها روستا وپل نادری – موسیان؛ انهدام اشگرهای 10 زرهی و1 مکانیزه ی عراق، دست یابی به خطوط پدافندی مناسب؛ وصرفه جویی در نیروی پدافندی مناسب، وصرفه جویی درنیروی پدافندی مستقر در آن بود.

این عملیات با استعداد100گردان از سپاه و35 گردان از ارتش در برابر170 گردان از ارتش عراق که در منطقه ی گسترده ی فکه، شوش، عین خوش، چزابه ومناطق دیگری از جنوب صف آرایی کرده بودند ، در چهار مرحله طرح ریزی شد نیروهای خودی در قالب چهار قرارگاه عملیاتی سازمان دهی شدندواز چهارمحور شوش، رود کرخه، کوه میش داغ ودرجاده ی اهواز –اندیمشک وغرب دزفول حمله را شروع کردند.در مرحله ی اول ودوم ، تنگه های عین خوش ورقابیه را به روی دشمن مسدود کرده ودر مرحله ی سوم وچهارم ، ارتش عراق را تا پشت رودخانه ی دویرج عقب راندند.

در فتح المبین به طور هم زمان گروهی در خط مقدم میجنگیدند، گروهی جلوتر از خط مقدم شناسایی می کردند وگروهی نزدیک به خط مقدم ،حمله ودفاع را طراحی می نمودند.

در جریان عملیات تعدادی از نیروهای اسلام که قصدرخنه به سنگرهای دشمن درشیارهای المهدی، شیخی وشلیکا را داشتند با سنگرهای کمین دشمن روبروشده ودرجریان این درگیری ، تعدادی ازآنها به شهادت رسیدند. مزار شهدای گمنام عملیات فتح المبین وسنگرهاوشیارها ی به جا مانده از آن زمان بیانگر حماسه ای است که شیر مردان الهی ، آن را خلق کردند.

روایت دوست ودشمن

شهید صیاد شیرازی فرمانده ی نیروی زمینی ارتش روی هم رفته بین عملیاتهایی که در جنگ تحمیلی انجام شدند، بدون هیچ گونه تردیدی باید بالاترین امتیاز را به فتح المبین بدهیم در یک امتیاز عملیات فتح المبین بالاترین امتیاز را داشت ؛ امتیاز اخلاص ، یک پارچگی، وحدت رزمندگان اسلام وید واحد بودن به معنای واقعی بالاترین امتیاز معنویت وروحانیت حاکم بود.

روزنامه ی نیویورگ تایمز:این خفت  بارترین شکست عراق از آغاز جنگ تا کنون بوده است.عراقی ها تا مرز، کیلومترها عقب زده شدندوسه لشگرشان نابود شد.

یادمانده ها

هنگاه عملیات فتح المبین در بیمارستان شوش به مجروح ها میرسیدم پیرمردی با ما بود که دو پسرش در عملیات بودند. شهیدی را آوردند که یکی از پسرهایش بود.پیرمرد در حالی که زیر لب {اناالله} میخواند، جنازه ی پسرش را بغل کردو بهسردخانه برد.

شب عملیات بچه ها مناجات می کردند هرکس چیزی میگفت بقیه هم راهی می کردند یکی با صدای گرفته وبغض فریاد زد: خدایا !نخواه آبروی امام ما بریزد. اگر همه ی ما هم تکه تکه شویم آبروی اماممان را حفظ کن.

انگار حرف دل همه را زده بود؛ صدای گریه ی بچه ها به آسمان بلند شد.

به منطقه که رسیدیم پیرمردی حدود هفتاد ساله که پیش از ما آن جا رسیده بود با صدای بلند می گت رزمندگان اسلام به کمک اسلام بروید ودر این راه از هیچ چیز نترسید.

میان آن همه صدای انفجار هیچ چیز موثرترو روحیه بخش تراز صدای او نبود.

زیر آتش گردان به هدفش نزدیک میشد که فرمانده آسمان را نگاه کردوداد زد نماز!برادرها! نماز را راموش نکنید.

یک لحظه نیروها ایستادند ، داد زد(ناستید بدوید! نماز را بدو،رو می خوانیم.

نماز عجیبی شده بود لحظه ای دستم را به خاک زدم وتیمم کردم زبان ها ذکر می گفتند وبدن ها در جنب وجوش بودند.

مسیررا گم کرده بودیم با هوای تاریک وابری منطقه هیچ جای قابل تشخیص نبود.از گردان فاصله گرفتم تاراهی پیدا کنم اما نمی شد.کلافه شده بودم نوجوانی هفده ساله داشتیم که منش چهل ساله ها را داشت نزدیکم آمد وگفت:{چیه برادر؟! چرا ناراحتی؟راه را گم کرده ایم؟}

گفتم :بله

مطمئن گفت اگر اجازه دهید گردان حرکت کند بهتراست .با توکل به خدا یکی از همین شیارها را دنبال می کنیم، هرجا که به دشمن رسیدیم بسم الله، درگیرمی شویم.

از آرامشش آرام گرفتم وگردان را حرکت دادم باور کردنی نبود کمی جلو رفتیم ، به همان هدفی رسیدیم که باید میرسیدیم زیر سنگرهای دشمن پنجاه متر بیش تر با عراقی ها فاصله نداشتیم ، اما ما را ندیده بودند؛ پانصد نفررا.

یادمان فتح المبین

عملیات فتح المبین پیروزی بزرگی بود که زمینه ساز آزادی خرمشهر شد .هشت شهید گمنامی که دراین منطقه به خاک سپرده شده اند نماینده ی همه ی رزمندگان وشهدای فتح المبین اند. بنای یادمان این شهیدان از سال1380 شروع شده واکنون در حال کامل شدن است.

وحرفی از جنس دیگر

چه روزگارشگفتی! آینده ی کرده ی زمین بارورحوادثی شگفت است؛ حوادثی که مجد وعظمت جهان گیر اسلام را درپی خواهد داشت واین همه را تنها کسی در می یابد که منتظر است بوی یار را از فاصله ای نه چندان دور می شنود وهر لحظه انتظار می کشد تا صدای {انا المهدی} از جانب قبله بلند شود واو را به سوی خویش فراخواند.

راهیان کربلا را بنگر که چه گونه به مقتضای انتظار عمل کرده اند وبه جبهه ها شتافته اند .آری ! این مقتضای انتظار است.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: