مقدمه: چندی پیش به اتفاق یه گروه از بچه های هلال احمر به سمت جنوب محل عملیات های مختلف دوران دفاع مقدس رفتیم به این بهانه مطالبی در مورد محلهای بازدیدمان از جمله دو کوهه، فتح المبین، شرهانی، فکه ، چزابه، دهلاویه، هویزه، طلائیه، زید،شلمچه ، خرمشهر، ماردو اروند برای شما هم میگذارم امیدوارم با این کار توانسته باشم قدمی هرچند کوچک برای شناخت بیشتر ویادی از دوران دفاع مقدس انجام داده باشم

{شرهانی} پاسگاه مرزی  در65 کیلومتری جنوب شرقی شهر دهلران وغرب ارتفاعات حمرین است. جاده ای خاکی از جاده ی دهلران جدا میشود، از رودخانه ی دویرج وتپه ماهورها می گذرد وبه مرز واین پاسگاه میرسد درآغاز جنگ عراقی ها به سرعت از پاسگاه شرهانی گذشتند وخود را به جاده ی دهلران رساندند درآن جا دو گروه شدند ؛ گروهی به سوی دهلران رفتند وتعداد بیش تری به طرف عین خوش، دشت عباس وپل نادری حرکت کردند.

عراقی ها پس از عملیات فتح المبین موانعی در غرب عین خوش ایجاد کرده وپس از عملیات بیت المقدس شرق دویرج وشهر موسیان را تخلیه نموده ، عقب نشینی کردندودر دامنه ی ارتفاعات حمرین مستقر شدند.از آنجا که این ارتفاعات مهم در خط الرأس جغرافیایی قرار دارند، تسلط برآنها امکان دیدبانی وتیراندازی مناسبی را در منطقه ی عین خوش تا دهلران برای دشمن فراهم می ساخت.

درمدت زمانی که دشمن درآنجا مستقربود، مین های فراوانی رادردامنه ی حمرین کار گذاشت که بسیاری از آنها هنوز برجا مانده اند.

{محرم}،عاشورای3}و{والفجر1}عملیات هایی هستند که کل یا بخشی از آنها در شرهانی انجام شد.پس از جنگ با تفحص دراین منطقه، شهدای بسیاری چهره ازخاک بیرون کشیدند.

عملیات محرم

عملیات محرم دردهم آبان سال61 در منطقه ی شمال فکه با رمز {یا زینب(ص) شروع شد تا ارتفاعات حمرین درشرق ورودخانه ی دویرج وارتفاعات استراتژیک شمال فکه در منطقه ی شرهانی وزبیدات آزاد شوند؛ ارتفاعاتی که دشمن از آنجا جاده ی دهلران-عین خوش را زیر تیرودید مستقیم خود داشت.

در مرحله ی اول عملیات ، با بارش باران رودخانه طغیان کرد وحتی برخی از نیروها را با خود برد؛ اما به مرور زمان رزمنده ها بر عملیات مسلط شدنددرطی این عملیات که شش روز به طول انجامید، 400کیلومتر از خاک کشورمان آزاد شد وعملیات با موفقیت موفقیت به پایان رسید.موفقیت عملیات محرم امیدواری هایی را برای انجام عملیاتی موفق در زمین های فکه وامکان پیش روی به سمت شهر العماره-که دار مسیر بصره-بغداداست ایجاد نمود.

یادمانده ها

انگار از آسمان آتش می بارید پس از نماز صبح کار تفحص را شروع کردیم تا ساعتنه صبح هرچه آب داشتیم تمام شدبالای ارتفاعات 175شرهانی چشم هایمان دیگر از گرما جایی را نمیدید.به التماس نالیدیم: خدایا تورابه دل شکسته ی مادران شهید...

درکف شیار چیزی برق زد پلاک بود.

هر روز به نام یکی از اهل بیت(ع) حرکت خود را آغاز می کردیم آن روز هم رمز حرکت به نام آقا امام رضا(ع) بود. منطقه ی شرهانی رنگ بوی مشهدالرضا گرفته بود.یک شهید کشف شد اما هیچ مدرکی برای شناسایی نداشت. برگه ای همراه شهید بود که جمله ای روی آن نوشته شده بودوپیام آن روز بود: هرکه شود بیمار رضا، والله شود دلدارخدا.

بچه ها آن روز خود را روبه قبله درپشت پنجره ی فولاد احساس می کردند.

خیلی گشته بودیم ؛ نه پلاکی، نه کارتی، چیزی همراهش نبود.لباس فرم سپاه به تنش بود چیزی شبیه دکمه ی پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد خوب که دقت کردم دیدم نگین عقیق است که انگار جمله ای رویشحک شده است خاک وگل هارا پاک کردم دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم؛ روی عقیق نوشته بود :به یاد شهدای گمنام.

داشتیم پیکر شهدا را با کشتگان بعثی تبادل میکردیم .ژنرال حسن الدوری رئیس کمیته رفات ارتش عراق گفت: چند شهید هم ما پیدا کرده ایم که تحویلتان میدهیم تا به فهرستتان اضافه کنید.

یکی از شهدایی که عراقی ها کشف کرده بودند پلاک نداشت سردارباقرزاده پرسیداز کجا می گویید این جنازه ی ایرانی است؟ هیچ مدرکی برای تشخیص هویت ندارد.

ژنرال بعثی که ما ایرانی ها را خوب شناخته بود گفت: همراه این شهید پارچه ی قرمز رنگی بود که روی آن نوشته بود{یا حسین شهید} فهمیدیم که ایرانی است.

داشتم در معبری که رزمندگان شب عملیات از آن عبور کرده بودند از اسلحه های بر زمین افتاده قمقمه ها کوله پشتی ها وسرنیزه ها عکس میگرفتم که با دیدن یک صحنه پرده ی اشک جلوی چشمان من ولنز دوربین را گرفت.پیکر دو شهید در سمت چپ وراست معبر بود که میان آنها تعداد زیادی قمقمه ی آب قرار داشت نمیدانم آنها ساقی گردان بودند یا دو زخمی که از بچه ها آب خواسته بودند وبچه ها هم قمقمه هایشان رابه آن دو هدیه کرده بودند راز قمقمه ها را نمیدانم ولی همین قدر میدانم که آن جا انتهای معبر نبود.

وحرفی از جنس دیگر

جوهر حقیقی کمال انسان در رویارویی با دشواری ها ظاهر می گرددواگر جز این بود خداوند هرگز مومنان را به ابتلائاتی این چنین دچار نمیکرد جنگ عرصه ی ظهور وپرورش کمالات انسانی است کمال در آزادی در نفی تعلقات ورهایی از عادات.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: